یکی از بزرگترین آرزوهای من در دوران تحصیل: کاش فردا بارون نیاد، آخه ما ورزش داریم… :: :: یعنی من عاشق اینایی هستم که میان تو داروخونه و به صندوقدار هم میگن “دکتر” ! :: :: رو بچتون اسم نزارید ول کنید بزارید نیو فولدر بمونه :: :: امروز رفتم پرونده تحصیلیم رو از دبیرستان بگیرم طرف نه ازم مدرک شناسایی خواست نه اصلا به عکس هام توی پرونده نگاه کرد ! بهش گفتم : اینجا یه کارت شناسایی از ملت نمیخوای شما ؟ شاید یکی دیگه میومد پرونده تحصیلی منو میگرفت ! برگشت گفت : این مدارکی که تو داری رو سبزی فروش سر کوچه توش تره هم نمپیچه ! آخه به درد کی میخوره ؟ خودمم قانع شدم… :: :: یکی از قوانین نیوتون میگه : هر وسیله ای که مامانت جمع میکنه حتما گم میشه… :: :: هر جا سیفون میبینم دوس دارم درشو از بالا باز کنم شاید یه نفر برام اسلحه گذاشته باشه توش… :: :: شما یادتون نمیاد یه زمان مد شده بود همه کوبلن میدوختن ! حتی مردها ! خدا رو شکر گذشت اون زمان… :: :: آنها که سر عقل آمدند، سر عقد نیامدند ! :: :: نمیدونم این چه مَرَضیه که تا ساعت رند نشه آدم نمی تونه درس خوندنو شروع کنه :: :: کاری که صدای زنگ یه اسمس میکنه، ده تا صدای آلارم نمی تونه بکنه… “صبح ها در جهت بیدار شدن” :: :: مهمون اگه حبیب خداس واسه خدا حبیبه، واسه ما عباس قادریه ! :: :: چیزی که باید به بعضیا گفت: خواهش می کنم عزیزم شما رو مخِ ما جا داری ! :: :: همدم ما یه پشه بود که هوا سرد شد و اونم رفت… :: :: آره تو محشری، از همه سری تو یک افسونگری… “مکالمه من با آینه اتاقم” :: :: دفاتر ازدواج اعلام کردند : با هر ازدواج دائم ، یک ازدواج موقت هدیه بگیرید ! هیچکس تنها نیست حتى همسر اول ! :: :: یکی از برنامه های زندگیم واسه آینده اینه که یه انارو بازش کنم بشمرم ببینم چند تا دونه انار واقعا توشه !!! خیلی برام سؤاله … موز رو شمردم فقط یه دونه توش بود ! :: :: عطسه گرامی : یا بیا یا برو ! هیچ خبر داری که وقتی اون وسط گیر میکنی ، قیافه آدم چجوری میشه ؟ :: :: سلطان غم، لو باتری ! :: :: یکی از سخت ترین کارای دنیا هم اینه که موقع خوردن هندونه بین خونواده پاشی بری چتنگال بیاری… :: ::